عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 617 | morteaz257 |
![]() |
0 | 515 | m12 |
![]() |
0 | 1043 | m12 |
![]() |
3 | 775 | m12 |
![]() |
0 | 510 | m12 |
«مرتضی حیدری، مجری تلویزیون که او را با لبخند پر از شرم و حیا و لبهای غنچهایاش در هنگام گفتوگو با محمود احمدینژاد میشناسیم، سرانجام در سن 45 سالگی ازدواج کرد. او تا این سن به رغم اصرار خانواده همه کیسهای پرشمار ازدواجی که پیش میآمد (به طور میانگین روزی سه مورد) را رد میکرد اما پس از پایان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، ناگهان خلاء بزرگی را در زندگی خود احساس کرد.» امیر وفایی در مطلبی طنز که در صفحه آخر شماره امروز روزنامه قانون منتشر شد، با این مقدمه نوشت: «مرتضی طی هشت سال گذشته، هر سه ماه یک بار با رئیسجمهور مصاحبه داشت و بیشتر زمانش را به تهیه سوالات چالشی و رئیسجمهور برانداز اختصاص میداد. مشغله او آن قدر زیاد بود که یک لحظه هم نمیتوانست به تاهل فکر کند. حتی یک بار احمدینژاد وقتی در جریان مصاحبه زنده متوجه شد حیدری مجرد است با ناراحتی به او گفت: «خجالت نمیکشی؟» اما آقای مجری با لپهای گلانداخته یکی دیگر از آن خندههای معروف را تحویل رئیسجمهور داد و دل او را برای ادامه گفتوگو نرم کرد. با پایان کار دولت دهم، نمودار اوقات فراغت مرتضی حیدری شیب صعودی چشمگیری به خود گرفت و به این ترتیب احساس ازدواج در تار و پود اندام وی تنیده شد. او هر شب در کابوسهایش بقایی و مشایی را میدید که مشغول ساییدن قند روی سرش هستند اما زمانی که میخواست زیرچشمی فردی که کنار دستش نشسته را نگاه کند، احمدینژاد را میدید که چشمهایش را ریز کرده و میگوید: «خجالت بکش... حیا کن.» حدود یک ماه پس از پایان دولت دهم اولین جلسه خواستگاری حیدری از یکی از کیسهای ازدواجش در کافیشاپ برگزار شد. آقای مجری به همراه یکی از دوستانش در محل حاضر شده بود. همسر: ببخشید ایشون رو معرفی نمیکنید؟ همسر: بله، میدونم. حضورشون اینجا چه دلیلی داره؟ حیدری: من سوسیس تخم مرغ. حیدری: یه چیزی باشه که سیر کنه دیگه. همین ژامبون تنوری که نوشته خوبه. یه ژامبون تنوری دو رو خاشخاشی. (چند لحظه سکوت حاکم میشود) میتونم یه سوال بپرسم؟ حیدری: به نظر شما هدفمندی یارانهها قدرت خرید مردم رو افزایش داده؟ حیدری: چه برنامهای رو برای مهار تورم نقطه به نقطه پیشنهاد میکنید؟ حیدری: صادقانه بگم که من فقط میتونم سوال بپرسم، نمیتونم جواب بدم. چند ساله اینجوری شدم. دکتر 50 جلسه فیزیوتراپی و گفتاردرمانی برام نوشته. میگن برطرف میشه ... بگذریم، از طعم قهوه راضی هستید؟ چشمهای حیدری پر از اشک میشود، از جایش بلند میشود، ناگهان بغضش میترکد و به طرف در خروجی کافیشاپ میدود.»
ایسنا | |